با جمعیت حدود سی و هشت میلیون نفر، تعداد چاههای غیرمجاز و مجاز ایران در سال ۵۷، ۶۰ هزار حلقه بود، در سال 99 با بیش از 93 میلیون نفر جمعیت تعداد چاههای کشور حدود 800 هزار حلقه چاه در کشور وجود دارد که 48 درصد از آنها غیر مجازند (حدود 380 هزار حلقه چاه کشاورزی غیرمجاز) این چاههای غیر مجاز سالانه بین 5 تا از ۱۰ میلیارد مترمکعب آب زیر زمینی ایران را مصرف میکنند. میزان برداشت سالانه آب از چاههای ایران حدود 45 میلیارد متر مکعب است. . این اعداد با احتساب کاهش چشمگیر نزولات آسمانی حاکیست که وضعیت آب های زیرزمینی طی این ۴۰ سال به شدت افت کرده و این روند در دهه گذشته به دلیل افزایش خشکسالی ها بیشتر شده است.
از سال 1394 فرآیند اجرای "طرح احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی کشور" آغاز شد. این طرح طبق برنامه پیش نرفته و با کندی مواجه است. در خصوص یکی از بخشهای مهم تحقق این برنامه که مسدودسازی چاههای غیرمجاز است، مدیرکل دفتر نظامهای بهرهبرداری و حفاظت آب و آبفای وزارت نیرو اظهار داشت: "از ابتدای اجرای طرح احیا در سال 1394 تا نیمه اول سال 99، در مجموع 44 هزار و 572 حلقه چاه غیرمجاز با حجم برداشت معادل 2 میلیارد و 257 میلیون مترمکعب مسدود شده است". این مقدار در مقایسه با حج برداشت سالانه 5 تا 10 میلیارد مترمکعب آب به صورت غیر مجاز از منابع زیرزمینی کشور توسط چاههای غیرمجاز، نمایانگر سرعت ناکافی این طرح در جلوگیری از غارت منابع ملی ایران است . براساس قانون برنامه ششم توسعه می بایست 11 میلیارد مترمکعب از برداشت سفرههای زیرزمینی کاهش یابد. مجری طرح احیاء و تعادل بخشی شرکت آب منطقهای تهران گفت: ۸۵۸ حلقه چاه غیرمجاز در استان تهران از ابتدای سال 1399 تا نیمه آذر ماه مسدود شد .
جمعیت تهران در سال99 ، حدود 9 میلیون نفر 300 هزار نفر برآورد شد و این در حالی است که بدون در نظر گرفتن جمعیت استان البرز، شهرستانهای واقع در شمال، شرق؛ جنوب و غرب تهران (در فاصله کمتر از 60 کیلومتر از تهران) جمعیتی حدود 4 میلیون و دویست هزار نفر شامل می شود. توجه شود که رشد جمعیت در غرب تهران 4 برابر رشد جمعیت در شهر تهران است: 4% در غرب تهران و یک درصد در تهران. رشد جمعیت در حومه جنوب تهران 3% و در حومه جنوب شرق تهران 2% در سال برآورد می شود.
حدود 20 درصد مساحت ایران بیابان مطلق است. متوسط درازمدت بارندگی سالانه کشور 243 میلیمتر عنوان شده است. طوری كه ۲۵درصد خاك ایران در مناطق فراخشك، ۴۰درصد در مناطق خشك و ۲۵درصد در مناطق نیمه خشك قرار دارد. منابع آبی در حدود یک سوم از مساحت كشور قرار گرفته و باید از این مناطق به دو سوم مساحت ایران كه جزو مناطق كم آب هستند، منتقل شود
. بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و مخصوصا حفر چاه های غیر مجاز نه تنها مشکل کم آبی کشور را تشدید کرده، بلکه عواقبی نظیر فرو نشست دشتها و آلودگی منابع آبهای زیرزمینی را نیز به همراه داشته است. سالانه دو متر سطح آبهای زیرزمینی 60 دشت اصلی در مرکز ایران افت می کند . آمارها نشان میدهد که متوسط بارندگی سالانه در کل کشور حدود 35 درصد متوسط بارندگی آسیا ( 645 میلی متر) و 30 درصد متوسط بارندگی جهان ( 750 میلی متر( است. به این مساله، توزیع ناهمگن بارش در سطح کشور را نیز باید افزود. 56 درصد از مجموع بارندگی سالانه ایران، تنها در 30 درصد از پهنه کشور میبارد . اگر جمعیت ایران در پایان سال 1399، 93 میلیون نفر درنظر بگیریم ، سرانه آب کشور به 1300 متر مكعب در سال میرسد كه در مقایسه با جهان که برابر 7600 متر مكعب است، . هنگامی که این رقم کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب باشد، کشور با تنش آبی (هنگامی که عرضه و مصرف آب سر به سر باشد و امکان ذخیره سازی آب وجود نداشته باشد) مواجه است. بهطور متوسط سرانه آب استان تهران از میانگین کشوری پایینتر است، میزان حجم آب تجدید شونده در استان تهران به ازای هر نفر ۳۵۰ مترمکعب آب در سال است. چنانچه میزان حجم آب تجدیدشونده بین ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ مترمکعب باشد در مرحله تنش آبی است. و اگر کمتر از ۱۰۰۰ مترمکعب باشد در مرحله بحران آبی مزمن و چنانچه زیر ۵۰۰ مترمکعب آب در مرحله بحران مطلق آبی است. هم اکنون استان تهران در مرحله بحران مطلق آبی است. از ابتدای سال آبی 98-99 تا پایان بهار 99 مقدار ۳۲۱ میلیون مترمکعب آب در شهر تهران مصرف شد که در مقایسه با سال آبی قبل از آن (97-98) ۱۱ درصد افزایش داشت ، چه بسا بخشی از این افزایش به همه گیری کرونا در ابتدای سال 1399 مربوط بوده است.
با افزایش جمعیت به طور طبیعی میزان سرانه آب کاهش می یابد؛ درحالی که منابع تجدیدشونده ما ثابت بوده و ممکن است در نهایت با انجام طرح های نمک زدایی آب دریا، یک تا دو میلیارد به منابع آبی کشور اضافه شود . اگر کشوری در شرایط اقلیمی ایران حداکثر ۴۰ درصد از منابع آب را استفاده کند، در وضعیت عادی است و استفاده بیش از آن ما را وارد مرحله تنش آبی می کند. به طور طبیعی، ۶۰ درصد باقی مانده منابع آب تجدیدپذیر سهم محیط زیست و اکوسیستم ها است و باید در اختیار طبیعت برای تغذیه سفره های زیرزمینی، حیات تالاب ها و رودخانه ها قرار گیرد. در شرایط کنونی، ما به جای ۴۰ درصد، حدود ۸۳ درصد از منابع آب تجدیدپذیر را مصرف می کنیم. اگر میزان مصرف آب تجدیدپذیر را با قبول برخی ریسک ها به دلیل قرار گرفتن کشور در منطقه خشک و نیمه خشک بین ۵۰ تا ۵۵ درصد بپذیریم، اکنون دست کم ۲۸ درصد بیش از میزان معقول بر منابع آبی کشور بارگذاری می کننند. 517 شهر بزرگ و کوچک کشور با بحران کمبود آب شرب مواجه است که دلایل آن کاهش نزولات جوی و برداشت بیش از حد منابع آب سطحی و زیرزمینی است از سوی دیگر سرانه آب تجدیدشونده در ایران از سال 1335 تا سال 1392، بیش از 5 برابر کاهش یافت. در کنار این موارد رشد جمعیت، افزایش رفاه در اثر توسعه و در نتیجه افزایش مصرف آب شهری و صنعتی، توسعه نامتقارن سامانههای تامین و توزیع به ویژه سامانههای ذخیرهسازی در شبکه و پایین بودن تعرفه آب از جمله عوامل تشدیدکننده کمآبی در کشور است.
مهدی زارع
رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم
Report