"به مناسبت روز جهانی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست (6 نوامبر روز بینالمللی پیشگیری از بهرهگیری از محیط زیست در جنگ و خاصمه مسلحانه)"
تهران 18 آبان 1400
همکاران و دوستان گرامی،
در ابتدا، به من اجازه دهید تا از برگزار کنندگان و هماهنگ کنندگان این وبینار به موقع، به خصوص از سازمان صلح و محیط زیست و سرکار خانم دکتر ابتکار، تشکر و قدردانی کنم.
این سمینار به موضوعات بحث برانگیز در خصوص صلح و اقلیم میپردازد. شایان ذکر است که اخیراً یک کنفرانس بینالمللی مشابه ای با نام cop26 نیز در گلاسکو برگزار شد.
از آنجایی که بشریت نقطه کانونی در این زمینه است با بحرانهای متعددی مواجه میباشد که چالش برانگیزترین آنها تخریب و فرسایش روزافزون محیط طبیعی است. پیشبینی میشود تغییرات آب و هوایی در سالهای آینده تشدید شود. همچنین در بسیاری از نقاط جهان تجلی در حال رشد از خشونت، مانند درگیریهای مسلحانه، جنگهای داخلی، و پاکسازی قومی و مذهبی وجود دارد. خشونت بین فردی در خیابانها و خانهها نیز رو به افزایش است. همچنین شیوع فزایندهای از اشکال خشونت غیر مستقیم و آشکار وجود دارد که به خشونت ساختاری معروف است، مانند نابرابری اجتماعی، فقر، بیگانگی، نژادپرستی، تبعیض، بیعدالتی اجتماعی، و جابجایی جمعیت.
بنا به استدلال سازمان ملل، در سراسر جهان، و به ویژه در مناطقی که از ناامنی رنج میبرند، گرمایش جهانی تهدیدی شاخص برای حفظ صلح است. اثرات گرمایش جهانی و تخریب محیط زیست میتواند سایر محرکهای درگیری را بیشتر کند یا به خطرات امنیتی دیگری تبدیل شود. همچنین این اثرات تلاشهای پیشگیرانه را تضعیف میکنند. رقابت منابع محلی، منابع طبیعی فرامرزی و مدیریت آب، رویدادهای شدید آب و هوایی، بلایای طبیعی و ناامنی معیشتی، همگی خطرات امنیتی مرتبط با آب و هوا هستند که باید از طریق فعالیتهایی که به پیشگیری از آنها کمک میکنند، کاملاً درک شوند و مورد توجه قرار گیرند.
انسانشناسان برای مدت زمان طولانی مدلهای جایگزینی از زندگی اجتماعی ارائه کردهاند که برگرفته از مطالعات خود بر روی جوامع بومی است که سلامت اجتماعی و روشهای زندگی اکولوژیکی را حفظ میکنند. در حالی که «بازگشت به خود» یا جستجوی «خردِ قبیلهای» ممکن است این خطر را به همراه داشته باشد که به عنوان ایدهآلیسم رمانتیسم یا آرمانگرایی رد شود یا به سخره گرفته شود. تعداد کمی استدلال میکنند که جنبههای خاصی از زندگی اجتماعی بومی برای بازاندیشی و تدوین مجدد سیاستها و پارادایمهای توسعه پایدار و نئولیبرالی از ارزش معرفتشناختی بینظیری برخوردار است، از مواردی که بر انسان و طبیعت تأثیر منفی میگذارد و مواردی که میتواند موجب زندگی بهتر برای همگان شود.
در اروپا، روند تفکر صلح بر اساس افکار اولیه یونان و روم در مورد دموکراسی است. این امر در ابتدا توسط کانت در کتاب خود به نام "صلح ابدی" که پایههای قانونی برای جهانی آرمانگرایانه مبتنی بر حقوق بشر و مسئولیت فردی را توسعه داده است، اتخاذ شد.
بومشناسی صلح، نگرانیهای مربوط به ایجاد صلح را با بازسازی اکولوژیکی و اجتماعی ترکیب میکند. بومشناسی صلح به جای اینکه صلح، عدم خشونت، عدالت اجتماعی، حفاظت از جوامع، پایداری اکولوژیکی، احیای محیطهای تخریب شده، به رسمیت شناختن حقوق بشر و حقوق گونهها و طبیعت را به عنوان موضوعاتی جداگانه تلقی کند، آنها را به عنوان دغدغههای به هم پیوسته و اهداف آرمانی در نظر میگیرد. همانطور که کریستوت کایرو اشاره میکند، "بوم شناسی صلح، حفظ و تعامل هماهنگ جوامع با طبیعت را صلح میداند. در عین حال، به جامعهای که برای حفظ صلح مثبت به عنوان یک ثروت زیست محیطی تلاش میکند، ارزش مینهد".
در حالی که بومشناسی صلح که یک موضوع مطالعاتی نسبتاً جدید و ژانر فعال است، در بسیاری از جوامع بومی شیوهای قدیمی به شمار میرود.
بومشناسی صلح یک رویکرد علمی است که هدف آن ایجاد پلهایی بین تحقیقات صلح و مطالعات زیست محیطی است. مداخلات مستقیم انسان در سیستم زمین از طریق انباشت گازهای گلخانهای و دیاکسید کربن در اتمسفر، اثرات اجتماعی متعددی را به همراه داشته است که به افزایش سریع تولید، مصرف، شهرنشینی، آلودگی، مهاجرت، بحرانها و درگیریها منجر شده است. بومشناسی صلح در دوران انسانشناسی زمین و تاریخ بشر را میتوان بر اساس پنج رکن مفهومی مفهومسازی کرد: صلح، امنیت، برابری، پایداری و جنسیت.
ایجاد صلح پایدار در زمینههای شکننده و متاثر از درگیری مستلزم آن است که اقدامات اقلیمی را شروع کنیم. درک و پاسخ به خطرات امنیتی مرتبط با آب و هوا به یک اولویت استراتژیک برای بخش امور سیاسی و صلح سازی سازمان ملل تبدیل شده است، همانطور که در برنامه استراتژیک این بخش برای 22-2020 منعکس شده است. چنین خطراتی با تأثیراتی که در سراسر مناطق، کشورها و جوامع به جا میگذارد، بسیار به موضوع خاص وابسته هستند، و نیاز به تجزیه و تحلیل و پاسخهای یکپارچه دارند زیرا زنان، مردان و جوانان به روشهای مختلف تحت تأثیر قرار میگیرند. خطرات در جایی بیشترین تأثیر را دارند که درگیریهای گذشته یا کنونی ظرفیت نهادها و جوامع را برای جذب استرس اضافی ناشی از تغییرات آب و هوا یا سازگاری با محیط در حال تغییر تضعیف کرده باشند. رندال آمستر در نشریهای اخیر با عنوان اکولوژی صلح، چندین پروژه پیشنهادی را برای تقویت صلحسازی و بازسازی اکولوژیکی فهرست میکند که شامل باغبانی مشارکتی، کشاورزی ارگانیک، مدیریت مشارکتی آب، احیای مشترکات، پولزدایی از روابط ما، کالازدایی از طبیعت، حفظ طبیعت بهخاطر خودش و به عنوان مسیری بالقوه برای ایجاد صلح، عبور از بحرانها از طریق کمکهای متقابل، پیشگیری از بحرانها از طریق شیوههای پایدار، مقاومت در برابر نظامیگری در همه سطوح، همدردی نشان دادن و سخاوت همه جانبه، حرکت به سمت منابع انرژی سبز، تغییر مکان بنیاد زندگیمان، احترام به تنوع از بُعد اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی، و کار در خارج از مرزها از همه نوع. اینها به هیچ وجه آرمانهای بلند و ایدهآل نیستند. آنها شیوههای رایج جامعه بشری در گذشته هستند و همانطور که در مقاله مستند شده است، در بسیاری از جوامع بومی معاصر نشان دهنده این واقعیت است که آنها آرمانگرا نیستند. بهعلاوه، این جنبشهای اجتماعی در سراسر جهان هستند که از این پیشنهادات استقبال کردهاند.
Report