نشست نقد کتاب «دوران داوری» با سخنرانی آقایان محمدرضا زائری رئیس اندیشگاه کتابخانه ملی، مالک شجاعی جشوقانی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، عبدالجواد موسوی شاعر و روزنامهنگار و همچنین حامد زارع، نویسنده کتاب، در محل فرهنگستان علوم برگزار شد.
در ابتدای مراسم آیت الله آقای دکتر سیدمصطفی محقق داماد عضو پیوسته و رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم در سخنان کوتاهی ضمن خیرمقدم به حاضران و تشکر از دست اندرکاران که برنامه "سه شنبه های نقد کتاب در فرهنگستان علوم" را راه اندازی کرده اند، به اهمیت نقد بخصوص نقد کتاب اشاره کرد و برای بخش کتابخانه و اسناد علمی فرهنگستان علوم، در راه گسترش موضوع کتاب و کتابخوانی و نقد آثار توفیق مسئلت کرد.
در این مراسم آقای حامد زارع نویسنده کتاب اظهار کرد: اگر بخواهید زندگی یک فیلسوف را براساس خاطرات نگفتهاش کتاب کنید، کار سختی است. این کتاب به دلیل موضوعش چندوجهی و بینرشتهای است. داوری به گفته خودش سالها در مرز بین روزنامهنگاری و فلسفه حرکت کردهاست و به همان اندازه که به نظریه اهمیت میدهد، به آنچه در جامعه رخ میدهد نیز توجه میکند. به همین دلیل این کتاب سرشار از دادههای تاریخی منبعث از زندگی دکتر داوری است، اما کتابی تاریخی نیست؛ بلکه تفسیری از تاریخ است.
او افزود: تز اصلی کتاب این است که انبوهی از چهرههای روشنفکری ایران در دهههای چهل و پنجاه در برابر خرد فلسفی ایستادند و مانعی برای توسعه شدند. دکتر داوری، مجزا از این موج است. همچنین این کتاب نثر فلسفی ندارد؛ بلکه نثری عمومی دارد، اما در عین حال نثر آن منحصربهفرد است.
در ادامه این نشست حجت الاسلام و المسلمین آقای زائری گفت: نقد، ارزش دارد اما یکی از مشکلات ما این است که تعارف نقد میکنیم اما نقد را نمیپذیریم. به عنوان مثال بسیاری از فرزانگان ما در جلسات خصوصی، نکات دقیق و ظریفی را مطرح میکنند که در جلسات عمومی آن نقدها را مطرح نمیکنند تا مناسبات و روابط اجتماعیشان با صاحب اثر از بین نرود.
رئیس اندیشگاه کتابخانه ملی افزود: اینکه سیستم آکادمیک کشور، هرچه میگذرد به جای اینکه ارتقا پیدا کند افت میکند، به این دلیل است که فضای نقد وجود ندارد.
وی اظهار کرد: این کتاب تبیین میکند که داوری چگونه از مرحله روشنفکری گذر کرد و به خدمت نظام آکادمیک درآمد و چطور مسأله تجدد را درک کردهاست.
زائری ادامه داد: یکی از دلایلی که ما یک گسل بزرگ بین نسل جدید و نسل گذشته هستیم این است که الگویی برای آشنایی نسل جدید با بزرگان دوره قبل نداریم و باید این الگوی اولیه را تولید کنیم و کتاب دوران داوری، این ویژگی را دارد.
آقای دکتر مالک شجاعی جشوقانی نیز در این نشست گفت: من، فروغی و مهدوی را از فلاسفه نسل قبل از انقلاب و داوری اردکانی و مجتهدی را از فیلسوفان دوره بعد از انقلاب میدانم.
او تأکید کرد: ما اینجا، نقد دوران داوری را نمیکنیم زیرا اینکار از توان ما خارج است؛ بلکه کتاب «دوران داوری» را نقد میکنیم. کتاب دوران داوری یک اتوبیوگرافی است و در سنت آلمانیها اتوبیوگرافی اینگونه است که به زیست جهان فکری فردی که کتاب دربارهاش نوشته شدهاست توجه میکند.
او افزود: داوری به سنت آلمانیها خیلی تعلق خاطر فکری دارد و در آن بین به هگل، نیچه و فضای گفتمانی هایدگر توجه ویژهای دارد. هایدگر در درسگفتارهایش تعبیری دارد که زارع هم در مقدمه کتابش از آن استفاده کرده است و آن این است که ارسطو متولد شد، کار کرد و مرد.
شجاعی گفت: هانا آرنت و گادامر هم همین تعبیر را از ارسطو دارند و معتقدند اگر میخواهید به آراء و نظر فیلسوفی بپردازید، خیلی دربند این نباشید که در زندگی آن فیلسوف چه گذشت؛ بلکه به کار و آثارش توجه کنید.
او تأکید کرد: اما اتفاقا مهم است که فیلسوف در کجا علمش را آموخته؟ در محضر کدام استادان؟ نسبت به چه کسانی حب و نسبت به افرادی بغض داشته؟ چه کتابهایی خوانده و از چه کتابهایی الگو گرفته؟ از همنسلانش چه آموخته و به آنها چه یاد داده؟ و درباره داوری باید این کارها انجام شود.
شجاعی افزود: داوری در کتاب «فلسفه چیست» ایجابی برخورد میکند و میگوید که فلسفه چه چیز نیست؟ همچنین درباره نسبت فلسفه با تاریخ، نسبت فلسفه با نفسانیات فیلسوف، با مناسبات قدرت و معرفت و اوضاع فرهنگی اجتماعی بحث میکند، زیرا برای تفکر فیلسوف احترام قائل است و معتقد است درخت فلسفه، ریشه، تنه و ثمراتی دارد.
او درباره کتاب «دوران داوری» بیان کرد: از تعداد ارجاعات به اسامی موجود در کتاب میتوان فهمید که نویسنده جانبدارانه زندگینامه داوری را شرح میکند درحالیکه ما در نوشتن بیوگرافی و اتوبیوگرافی باید بیطرفی متدیک را رعایت کنیم.
آقای عبدالجواد موسوی، شاعر و روزنامهنگار نیز به چند نکته اشاره کرد: اول اینکه بارها از زبان دکتر داوری داستانهایی درباره باقر پرهام و بزرگان معاصر شنیده بودم و از ایشان درخواست کردم آنها را بنویسند که امتناع کردند و گفتند بهتر است کسانی دیگر چنین کاری انجام دهند. بنده دوست داشتم اینها را در کتاب آقای زارع بخوانم، اما این داستانهای جذاب در کتاب وجود نداشتند، در حالی که این داستانها میتوانستند به برخی از ابهامات تاریخ روشنفکری معاصر پاسخ دهند.
در ادامه، آقای دکتر علیاکبر صالحی، قائم مقام رئیس فرهنگستان علوم اظهار کرد: وجود دکتر داوری، افتخاری برای کشور است و وزن دارد و سایه پربرکت ایشان برای ما واقعاً ارزشمند است. بنده داشتم نقدی بر پیشنویس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مینوشتم که دیدم عبارتی با عنوان «علم اصیل» در آنجا وجود دارد و با خود گفتم مگر علم، غیر اصیل هم دارد؟ در قرآن هم علم به معنای عام آمده است. مشکل ما از آنجا شروع شد که چیزی با عنوان علم اصیل ایجاد کردیم و گفتیم هرچه درباره دین باشد، اصیل و هرچه درباره غیر دین باشد غیر اصیل است.
او ادامه داد: زمان عباسیان، یک عالِم هم فیلسوف، هم ریاضیدان و هم فقیه بود که بعدها این علوم از هم جدا شد. اگر در اسلام از علم الادیان و علم الابدان سخن گفته، منظور این است که علم، دو قسمت است و هرچه به جسم مربوط است، علم ابدان و هرچه مافوق جسم است، علم ادیان است.
صالحی تأکید کرد: در هر ایستگاهی از سیر تحولات اجتماعی ما، بخشی مهم بودهاست. مثلا برای تحقق انقلاب اسلامی، بخش مسائل سیاسی مهم بودهاست. تثبیت انقلاب در بُعد معرفتشناسی امام(ره) بود، یعنی امام، عشق به خداباوری را جا انداخت؛ اما اکنون جوانان ما دیگر دنبال چراییها هستند نه دنبال چگونگیها. فقه بسیار خوب است اما فقه، علم چگونگیهاست؛ از جمله اینکه چگونه تجارت کنیم یا چگونه وضو بگیریم؟ ما از چراییها غفلت کردهایم و اینجاست که ارزش فلسفه و بزرگانی همانند دکتر داوری مشخص میشود. لذا باید آنها را بشناسیم و پاسخ سؤالات جوانان را از اندیشههای آنان استخراج کنیم.
در نشست نقد کتاب «دوران داوری»، علاوه بر استاد دکتر داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم، دبیر و معاون پژوهشی فرهنگستان، تعدادی از رؤسای گروههای علمی و اعضا و مدیران فرهنگستان، استادان دانشگاهها و اصحاب فرهنگ و رسانه حضور داشتند.
آقای دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم در پایان مراسم در یک صحبت کوتاه ضمن تشکر از بانیان مجلس و سخنرانان که لطف و محبت کردند، اظهار داشت من فقط مدعی یک چیز هستم، من در تمام عمر خود یک دانش آموز و دانشجوی ساده روستایی بوده ام که می خواسته ام بدانم و پرسش داشته ام.
Report